مرگ
کینه پوش
 
 
 
 
مرگ . قطعا اتفاق سهمگینی هست . ترسشو نمیگم . خوده مرگ . تنهاییشو میگم .

این مدت اینگار بالهاشو باز کرده و دور و برم میپلکه .

از نزدیک بودن به تصادف و رفتن زیر ماشین ، تا پرت شدن از ارتفاع . خالی شدن زیر پا
 
موقع کوه نوردی ، سر خوردن رو پله برقی و این آخریشم بیماری . شاید ترس از نبودن یه
 
کم ته دل آدمو خالی میکنه . تو نیستی . به یقین رفتی و تو این رفتن تو  تنهایی . تنهای
 
تنها .

این مدت که اتفاقا خیلی هم کوتاه بود خیلی به تصویری که تو بچگی از خدا تو ذهنم
 
ساخته بودم فکر کردم . خدا برامن یه زن بود . توصیف چهره اش و لباسش که هنوزم تو
 
ذهنم هست ، خیلی مهم نیست . مهم اینه که انقدر پر رنگ شده که خودمم باورم نمیشه
 
مواجهه با مرگ سخته . تو این مواجهه تو تماما تنهایی و دقیقا زمانی که میجتی یا لا اقل
 
فکر میکنی جستی یهو شاید خیلی واقع بین تر میشی . واقع بینی از اینکه دنیا واست
 
چه شکلیه یا چه شکلی بوده یا مهم تر از اینا قراره چه شکلی باشه . این که توقع داری
 
چه آدمایی باشن و نیستن . ....

تو مدت زندگیم چیزایی رو تجربه کردم که خیلی آدمها حتی یک لحظه اش هم نداشتن .

این وسط کمبودهایی هست که قطعا در هرکدومش مصلحتی بوده و من ازش بیخبرم .
 
 
اما هنوزم فکر میکنم خیلی عقبم .


نظرات شما عزیزان:

ღ♥ღDokhtarBahariღ♥ღ
ساعت11:40---12 آذر 1392
دلم شور میزند



میترسم صبح که بیدار میشوم



از قاب عکست هم رفته باشی
پاسخ: دلت شور نزنه حداقل از قاب عکس نمیرم


نازنین شاعر
ساعت14:22---28 آبان 1392
چه جالب که خدا تو ذهن تو یه زن بوده....برعکس من که خدا تو ذهنم یه مرد بود....
راستی آهنگ وبتو دوس دارم قشنگه


✘ ㋡✘sнαßnαm ㋡
ساعت19:36---25 آبان 1392
چه قانون نا عادلانه ای

برای شروع یک رابطه

هردو طرف باید بخواهند

اماااااا

برای تمام شدنش

همین که یک نفر بخواهد کافیست....!!!!!


ی درداره مونث
ساعت1:33---23 آبان 1392
باز اشک در اوردی

باز دلم قلبم درد گرفت

چون خودتم با غم نوشتی

واست دعا میکنم

و دعا کردم تو این روزا

دعا الکی نه

دعا میکنم از پوچی در بیای

از نگرانی و ابهام بودن در بیای

از اینهمه دررای بسته ذهنیت در بیای

دعا میکنم زده زنده زندگی کنی

دوست دارم بخدا داداشی



✖آدمـــ لاشــی✖
ساعت16:28---21 آبان 1392
بعضی ها هم هستن که هر وقت میرن دستشویی
باید سند بذاری درشون ییاری !
اینا اورانیوم غنی میکنن ظاهرا


یاغی
ساعت23:37---20 آبان 1392
حیف شد!

تا کفن ارزون بود ...

نمردیم!
پاسخ: یاغی بعد مرگتم نگران پولی؟ اون موقع که تو مردی دیگه والا من می خوام بمیرم وقت ندارم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|